سفارش تبلیغ
صبا ویژن


خاص

«آنجا که ازدواجی بدون عشق صورت گیرد، حتمأ عشقی بدون ازدواج در آن رخنه خواهد کرد.»بنیامین فرانکلین  جملاتی زیبادر مورد عشق«در سقوط افراد در چاه عشق، قانون جاذبه تقصیری ندارد.»آلبرت اینشتین  جملاتی زیبادر مورد عشق«آن‌گاه که عشق تورا می‌خواند، به‌راهش گام نه! هرچند راهی پرنشیب. آنگاه که تورا زیر گستره بال‌هایش پناه می‌دهد، تمکین کن! هرچند تیغ پنهانش جانکاه. آن‌گاه که باتو سخن آغاز کند، بدو ایمان آور! حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهم‌کوبد، مانند باد شرطه که بوستانی را.»جبران خلیل جبران  جملاتی زیبادر مورد عشق«از پریدن‌های رنگ و از طپیدن‌های دل// عاشق بی‌چاره هرجا هست رسوا می‌شود»ناشناس  جملاتی زیبادر مورد عشق «ازدواج وسیله‌ای است برای فرار از ترس تغییر، ازدواج وسیله‌ای است تا پیوند را تثبیت کنی. اما عشق چنان پدیده‌ای است که به محض تلاش برای تثبیت آن، خواهد مرد. ایستایی در عشق همان و نابودی عشق همان. عشق واقعی تنهایی را به یگانگی مبدل می‌سازد.»اوشو  جملاتی زیبادر مورد عشق«از شبنم عشق خاکِ آدم گِل شد// صد فتنه و شور در جهان حاصل شد// سر نشتر عشق بر رگ روح زدند// یک‌قطره فروچکید، نامش دل شد»افضل‌الدین کاشانی  جملاتی زیبادر مورد عشق«اگر ایجاد پیوند آزاد باشد، با آزادی همراه باشد، شادی از راه خواهد رسید، چون آزادی ارزش غایی است، چیزی از آن بالاتر نیست. اگر عشق تو سوی آزادی رهنمونت کند، عشق تو عین برکت است، و اگر سوی بردگی براندت نه برکت که لعنت است.»اوشو  جملاتی زیبادر مورد عشق«اگر صد آب حیوان خورده باشی// چو عشقی در تو نبود مرده باشی»وحشی بافقی  جملاتی زیبادر مورد عشق عاشقی پیداست از زاری دل// نیست بیماری، چو بیماری دلمولوی  جملاتی زیبادر مورد عشق«بعضی اشخاص چنان به خود مغرورند که اگر عاشق بشوند به خود بیشتر عشق می‌ورزند تا به معشوق.»فرانسوا لارشفوکو  جملاتی زیبادر مورد عشق«پاکشیدن مشکل است از خاک دامن‌گیر عشق// هرکه را چون سرو این‌جا پای در گل ماند، ماند»صائب تبریزی
♥ جمعه 92/5/11 ♥ 11:59 صبح بـ ه قـلمـ omid ♥
نظر
خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان    اما بقدر فهم تو کوچک میشود    و بقدر نیاز تو فرود می آید    و بقدر آرزوی تو گسترده میشود    و بقدر ایمان تو کارگشا میشود    و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود    و به قدر دل امیدواران گرم میشودجملات زیبا و آموزنده    یتیمان را پدر می شود و مادر    بی برادران را برادر می شود    بی همسرماندگان را همسر میشود    عقیمان را فرزند میشود    ناامیدان را امید می شود    گمگشتگان را راه میشود    در تاریکی ماندگان را نور میشود    رزمندگان را شمشیر می شود    پیران را عصا می شود    و محتاجان به عشق را عشق می شود    خداوند همه چیز می شود همه کس را    به شرط اعتقاد    به شرط پاکی دل    به شرط طهارت روح    به شرط پرهیز از معامله با ابلیسجملات زیبا و آموزنده    بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا    و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف    و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک    و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار    و بپرهیزید    از ناجوانمردیهــا    ناراستی ها    نامردمی ها!    چنین کنید تا ببینید که خداوند    چگونه بر سر سفره ی شما    با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند    و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد    و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند    و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواندجملات زیبا و آموزنده  مگر از زندگی چه میخواهید    که در خدایی خدا یافت نمیشود؟    که به شیطان پناه میبرید؟    که در عشق یافت نمیشود؟    که به نفرت پناه میبرید؟    که در حقیقت یافت نمیشود؟    که به دروغ پناه میبرید؟    که در سلامت یافت نمیشود؟    که به خلاف پناه میبرید؟    و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید؟    که انسانیت را پاس نمی دارید ؟!
♥ جمعه 92/5/11 ♥ 11:57 صبح بـ ه قـلمـ omid ♥
نظر
 من هرگز شکست نخورده ام، بلکه راه هایی را کشف کرده ام که به آن چیزی که می خواهم منجر نمی شوند. - توماس ادیسون    میزی برای کار، کاری برای تخت، تختی برای خواب، خوابی برای جان، جانی برای مرگ، مرگی برای یاد، یادی برای سنگ - زنده یاد حسین پناهی    در روزگاری که دروغ یک واقعیت عمومی است، به زبان آوردن حقیقت یک اقدام انقلابی است - منسوب به جورج ارول    همه ی افراد با استعداد هستند، اما اگر شما یک ماهی را بر اساس تواناییش در بالا رفتن از درخت بسنجید، آن ماهی تمام عمرش را بر این باور خواهد گذارند که یک بی دست و پای احمق است. - آلبرت اینشتین    وقتی می‌خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه را از دست داده‌ای که این را به دست آورده‌ای. - تنزین گیاتسو (چهاردهمین دالایی لاما)    ان کس که حاضر است یک ساعت از عمرش را تلف کند، هنوز ارزش عُمر را درک نکرده است. - چالرز داروین    افراد در جستجوی چیزی که بدان نیازمندند، به سفر می روند و برای یافتنش به وطن خود بازمیگردند. - جورج ادوارد مور    اگر نمی توانید چیزی را به سادگی توضیح دهید، آن چیز را به خوبی درک نکرده اید. - آلبرت اینشتین    تنها چیزی که "بدی" نیاز دارد تا موفق شود، سکوت و بی تفاوتی انسان های خوب است. - ادموند بورک    ترجیح میدهم تا مردم به خاطر کسی که هستم از من متنفر باشند تا به خاطر کسی که نیستم، به من عشق بورزند. کرت کوبین    روزی که بدون خنده سپری شود، یک روزِ تلف شده است. - چارلی چاپلین    رفیق واقعی کسیه که به تو آزادیِ کامل میده تا خودِت باشی. - جیم موریسونمنبع:
♥ جمعه 92/5/11 ♥ 11:55 صبح بـ ه قـلمـ omid ♥
نظر
کلمه‌ها بسیار اهمیت دارند چراکه نه تنها شخصیت شما را به دیگران نشان می‌دهند بلکه طرز فکر دیگران درمورد شما را شکل می‌دهند.» این جمله‌ای است که «کارن فرایدمن» نویسنده کتاب «خفه شو وذ چیزی بگو!» می‌نویسد. این کتاب به بررسی استراتژی برقراری ارتباط در محل کار می‌پردازد. «اگر شما چهره‌ای مثبت به خود بگیرید قطعا توجه دیگران را جلب خواهید کرد. در این صورت شما در بهترین شرایطقرار می‌گیرید تا آنها به حرف‌هایتان گوش دهند.»با این حال اغلب اوقات وقتی در محیط کاری شروع به صحبت می‌کنیم اغلب از کلماتی مبهم و تردیدآمیز استفاده می‌کنیم که تنها فایده‌اش مخدوش کردن پیامی است که قصد انتقال آن را داریم. کاربرد کلمه‌هایی همچون «به نوعی، در اغلب موارد» باعث کاهش قدرت کلام می‌شود یا استفاده از جمله‌های منفی مثل «نمی‌توان، امکان ندارد و هرگز» که باعث ناامیدی و منفعل شدن می‌شود. براساس تحقیقی که به تازگی انجام شده و طبق توصیه کارشناسان، 10 جمله زیر را فیگارو به عنوان بدترین چیزهایی انتخاب کرده که می‌توان در محیط کار به زبان آورد.این کار من نیستهمین جمله ساده و پرکاربرد باعث می‌شود شما خودتان را از جمع اعضای تیم کاری‌تان جدا کنید. این جمله دقیقا متضاد حس انعطاف‌پذیری و میل به یادگرفتن چیزهای جدیدی است که برای برعهده گرفتن پست‌های حساس و عالی حیاتی است. به جای این جمله منفی می‌توان از این جمله مثبت استفاده کرد: «واقعا در این زمینه تجربه‌ای ندارم.»فکر می‌کنم که...«لوری توماس روس» که مدیر یک شرکت بزرگ است اعتقاد دارد این جمله و جمله‌های مشابه آن همچون «تصور می‌کنم، احساس می‌کنم» باعث می‌شود از تسلط مدیریتی شما کاسته شده و قدرت پیام را نیز تضعیف کند. گفتن «فکر می‌کنم این بهترین استراتژی است» قدرت کمتری دارد از جمله «این بهترین استراتژی است.» حتی این مورد را باید به تشکر کردن هم تسری دارد.نمی‌دانمشما فکر می‌کنید گفتن این جمله یعنی صداقت؟ با گفتن این جمله ممکن است دیگران فکر کنند شما از روی تنبلی با این جمله خود را خلاص کرده‌اید. به جای این جمله بگویید: «اجازه بدهید جواب را پیدا کنم.» یا «نمی‌دانم چطور این کار را انجام دهم.» و حتی «برای انجام این کار از چه کسی می‌توانم کمک بگیرم؟» نیز جمله مناسبی است. با این کار زمان می‌خرید تا راه حل را بیابید.نمی‌توانمبا بر زبان «نیاوردن» این جمله به همکاران خود می‌فهمانید که برای هرنوع یادگیری آماده هستید. می‌توانید مشکل را بررسی و راه حل پیشنهاد کنید. مثلا اگر از شما خواسته باشند پروژه‌ای را معرفی کنید که به دلیل مشغله کاری توان انجام آن را ندارید بگویید: «متاسفانه الان مشکلی دارم. با این حال با فلانی در این مورد صحبت کرده‌ام و مطمئنم او به خوبی از پس آن برمی‌آید.»ولی...استفاده از کلمه «ولی» همه آن چیزی را که پیش از این گفته‌اید کاملا انکار می‌کند. مثلا این جمله را ببینید: «این پیراهن خیلی زیباست اما این گوشواره‌ها به پیراهنت نمی‌آید.» ما همیشه به طورغریزی جملات منفی را می‌بینیم. بنابراین استفاده از این کلمه تنها باعث برجسته شدن بخش منفی ماجرا می‌شود.سعی خودم را می‌کنماستفاده از این جمله یعنی احتمال شکست وجود دارد و ممکن است داستان به آخر نرسد. وقتی در ساعات آغازین کار، رئیس‌تان از شما می‌خواهد کاری را انجام دهید و شما به او می‌گویید «سعی خودم را می‌کنم» باعث می‌شود تردید در روح رئیس‌تان شکل بگیرد. به جای این جمله می‌توانید بگویید: «ساعت 9 روی میز کارتان خواهد بود.»ایده خوبی نیستاین اولین و دم‌دست‌ترین جمله‌ای است که در برابر ایده‌های همکارانتان می‌توانید بگویید. بکار بردن این جمله باعث می‌شود آنها جرات ابراز ایده‌های خود را نداشته باشند. به جای اینکه چیزی را به طور کامل رد کنید می‌توان مثلا از یک پرسش استفاده کرد: «خب می‌توان این ایده را اجرایی کرد؟»تقصیر من نیستبه جای گفتن این جمله و در مقام ضعف و مظلوم‌نمایی قرار گرفتن بهتر است دست بالا را بگیریم. چنین جمله‌هایی می‌تواند کمک حال هرکسی باشد: «سعی می‌کنم بفهمم چه اتفاقی افتاده است.» یا «بهتر است سعی کنیم بفهمیم چطور می‌شود از تکرار این اتفاق جلوگیری کرد.»تصور می‌کنم...اجتناب کردن از جمله‌هایی که در آنها عدم قطعیت موج می‌زند باعث می‌شود قدرت و تسلط خود را بهتر به دیگران نشان دهید. اگر ذهن شما را چیزی به خود مشغول کرده که باعث درنگ شما می‌شود به جای اینکه با خجالت صحبت کنید بهتر است مشغولیت ذهنی‌تان را صادقانه مطرح کنید.غیرممکن استاین جمله بدون شک منفی‌ترین جمله این فهرست است. این جمله یعنی اینکه شما حتی آماده نیست که آن موضوع خاص را امتحان کنید. حس منفی واگیردار است و همچون یک ویروس منتشر می‌شود. برای مثبت بودن می‌شود گفت: «خب بگردیم شاید راه حلی پیدا کردیم.»منبع:
♥ جمعه 92/5/11 ♥ 11:50 صبح بـ ه قـلمـ omid ♥
نظر
رشد فزاینده آمار طلاق در کشورمان سبب شده که پس از آمریکا، دانمارک و مصر، چهارمین کشور پرطلاق دنیا محسوب شویم؛ آفتاب: ناگفته پیداست که در این صورت با آمار و ارقام متعجب کننده ای مواجه خواهیم بود، چرا که کاهش نرخ ازدواج، افزایش آمار طلاق، افزایش خانواده های تک نفره و ...، همه و همه موید کاهش شکل گیری خانواده در سطح کشور بوده و دورنمای خوبی برایمان ترسیم نخواهند کرد.به گزارش تابناک، رشد فزاینده آمار طلاق در کشورمان سبب شده که پس از آمریکا، دانمارک و مصر، چهارمین کشور پرطلاق دنیا محسوب شویم؛ آماری بسیار ناخوشایند که برای مقابله با اثرات جنبی آن گاه به دنبال تقویت ازدواج موقت و یا قانونی کردن چند همسری هم هستیم اما ظاهرا فراموش کرده ایم که به دنبال ریشه اش در ازدواج و مسائل مرتبط با آن بگردیم.انگار "با لباس سفید به خانه بخت رفتن و با لباس سفید بیرون آمدن" مربوط به گذشته های خیلی دور است، چراکه متاسفانه امروزه حقیقت تلخ "طلاق" به تمام خانواده های ایرانی ورود پیدا کرده و به ندرت کسی می تواند ادعا کند که در خانواده شان نشانی از این پدیده وجود ندارد؛ پدیده ای قبح شکسته که ممکن است گاه به مناسبتش جشن هم برگزار شود! چند سالی است که طلاق در کشورمان می تازد.این را آماری می گوید که بی توجه به طرح های عجولانه و دم دستی مسئولان مانند «راه اندازی ازدواج موقت در دانشگاه ها»، «ازدواج آسان» و ... روز به روز بالاتر از ماه ها و سال های قبل قرار گرفته و در مقابل آن، آمار ازدواجی مطرح می شود که آن هم روند نزولی در پیش گرفته است. بر پایه آمار و اسناد سازمان ثبت احوال، در سال 90، 874 هزار و 792 واقعه ازدواج و 142 هزار و 841 واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده (نسبت ازدواج به طلاق: 6.1) که اگر این اعداد را نسبت به سال 89 قیاس کنیم، با رشد 4.1 درصدی طلاق و کاهش 1.9 درصدی ازدواج روبرو خواهیم شد؛ افزایش و کاهشی که فراتر از نمودارهای آماری و در دل خود افزایش آمار زنان سرپرست خانوار، کودکان بی سرپرست، بیکاران، جویندگان کار، مستاجران و فراتر از همه رشد اختلالات روحی و روانی را به دنبال دارد.این در حالی است که بررسی روند «نسبت ازدواج به طلاق ثبت شده» در سه ماهه اول سال 91، با نشان دادن نسبت 6.4 بیانگر استمرار این روند بوده و نشان می دهد که در مقابل تقریبا هر شش ازدواج ثبت شده در کشور یک طلاق هم به ثبت رسیده است؛ آماری میانگین که در استان‌های تهران و البرز به پایین ترین میزان خود رسیده (تقریبا به ازای هر سه ازدواج یک طلاق)، در استان‌های سمنان، قم، اصفهان، مازندران و مرکزی، هم وضعیت چندان مناسبی نداشته (تقریبا به ازای هر پنج ازدواج ثبت شده یک طلاق) و در استان‌های سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری بهترین وضعیت در سطح کشورمان را نشان می دهد.آمارهای مربوط به ازدواج و طلاق سال 1390 با نسبت 1/6 هم روند مشابهی را نشان می دهد. روند نسبت ازدواج و طلاق ثبت شده طی سال های 1383-1389 نیز بیانگر این است که این نسبت با در پیش گرفتن روند نزولی، از 8/9 در سال 83 به 4/5 در سال 89 رسیده است. در سال 83 در مقابل هر طلاق 8/9، در سال 84 در مقابل هر طلاق 4/9، در سال 85 در مقابل هر طلاق 3/8، در سال 86در مقابل هر طلاق 4/8، در سال 87 در مقابل هر طلاق هشت مورد، در سال 88 در مقابل هر طلاق 1/7 و نهایتا در سال 89 در مقابل هر طلاق 5/4 ازدواج به ثبت رسیده است.تمامی این آمار و ارقام در حالی مطرح می شود که آمار تجمیعی این پدیده و پدیده های مرتبط با آن در دست نیست؛ به عبارتی بهتر، برای درک بهتر وضعیت جامعه چه بسا بهتر است که آمارهای مربوط به افزایش طلاق و کاهش نرخ ازدواج در سالهای متوالی را با توجه به نمودارهای ترکیب جمعیتی، بررسی کرده و دریابیم که چه درصدی از افراد بالغ به ازدواج رسیده و کارشان به طلاق کشیده نمی شود تا به این روش، میزان ازدواج های پایدار را ارزیابی کنیم.ناگفته پیداست که در اینصورت با آمار و ارقام متعجب کننده ای مواجه خواهیم بود، چرا که کاهش نرخ ازدواج، افزایش آمار طلاق، افزایش خانواده های تک نفره و ...، همه و همه موید کاهش شکل گیری خانواده در سطح کشور بوده و دورنمای خوبی برایمان ترسیم نخواهند کرد. بدین ترتیب سلسله اتفاقاتی کلید می خورد که به مثابه زنجیر، با نرخ ازدواج و طلاق و به طور کلی، شکل گیری نهاد خانواده در آمیخته و از قوت و ضعف آن تاثیر می پذیرند؛ بروز ناهنجاری هایی مانند درصد بالای اختلالات روانی، افسردگی، روسپی گری، کیف بری و سرقت، اعتیاد و ... روی ناخوش همین ماجراست، هرچند که روابط حاکم بر جامعه کاملا پیوسته و مسلسل وار بوده و هم‌زمان هم تاثیرپذیرند و هم تاثیرگذار و شاید تشخیص علت و معلول بودن برخی ناهنجاری ها آسان نباشد. به عبارت دیگر عواملی چون فقر، طلاق، افسردگی، اعتیاد و ... عواملی اند که نمی توان گفت کدام علت است و کدام پیامد.در جامعه پیچیده انسانی هر ناهنجاری می تواند به معضلی تبدیل شود؛ حال یا طلاق باعث اعتیاد، فقر و افسردگی شود یا مشکل اقتصادی، افسردگی یا اعتیاد به طلاق بیانجامد. با وجود چنین آمار و پیامدها و آسیب های ناشی از طلاق، مهم است که بیش از پیش در پی کاهش آن برآییم. این بدان معنا نیست که کوششی در این زمینه صورت نمی گیرد، اما جا دارد که بپرسیم چرا با وجود پرداختن رسانه ها و نشریات به علل و عوارض و تبعات ناشی از طلاق، روز به روز آمار بر آن افزوده می شود؟ تفاوت امروز و دیروز در این است که امروزه علل طلاق نیز افزایش یافته و روند زندگی اجتماعی به سمتی سوق پیدا کرده است که موجبات تفرقه و ازهم گسستن ها را بیستر می کند.از یک سو مواردی مانند بدآموزی های مطرح در فیلم ها و سریال ها، رواج تکنولوژی، ورود زنان به عرصه های مردانه بازار کار و خلاصه برهم خوردن تعادل و جایگاه زن و مرد از علل امروزی به شمار می روند که از سوی دیگر با رنگ باختن ارزشهای جامعه تقویت می شوند. دکتر امان اله قرایی مقدم، کارشناس آسیب های اجتماعی در تحقیقاتش به این نتیجه نائل آمده که حداقل 16-17 مورد صرفا اجتماعی در بروز طلاق موثر است.عواملی چون دو ساختی شدن جامعه، عدم شناخت و آشنایی صحیح و کافی به هنگام ازدواج، نوع شغل زنان، دخالت اطرافیان ، تفاوت نامعقول سنی زوجین و اختلاف میزان تحصیلات و ... را می توان برشمرد. وی براین باور است که از آنجا که شیوه رادیو و تلویزیون اثربخش نبوده و تنها می بایست از طریق کتاب های درسی و از دوران مدرسه نسبت به کاهش طلاق بایدامیدوار بود.در این میان به یک دسته بندی برای عوامل طلاق بر می خوریم که عوامل موثر را در 5 دسته ذیل طبقه بندی می کند: 1- عوامل قانونی: به عنوان مثال قوانین مربوط به مهریه که نه تنها نتوانسته به بقا ازدواج ها نائل آید بلکه گاه بهانه ای شده برای گریز از ازدواج و حتی کسب و کار برخی زنان سودجو که ولو بسیار اندک هم باشد، اثرات سو زیادی بر روان جامعه تحمیل خواهد کرد.2- عوامل روانشناختی: در اصل عدم تفاهم و سازگاری که می تواند از تفاوت فرهنگ ها و تربیت ها نشأت بگیرد و یا عدم تمایل یکی از طرفین قبل از ازدواج، ازدواج اجباری، عدم بلوغ اجتماعی، اختلالات روانی و عاطفی( افسردگی و ...). 3- عوامل اقتصادی: من جمله فقر و بیکاری (که به شدت در هم تنیده شده اند) که خود باعث درگیری های ذهنی و کم طاقت شدن، زود رنج شدن و از کوره به در رفتن و ... خواهد شد. 4- عوامل ارتباطی: ارتباط با خانواده های طرفین ونگرش های متقابل بین فرد با خانواده همسرش. 5- عواملی مانند بیماری و ناباروری، مسائل جنسی، فاصله طبقاتی و رتبه های تحصیلی... . بدین ترتیب با مولفه هایی مواجه هستیم که یا کمتر مورد توجه قرار گرفته و ریشه یابی شده اند و یا از فرط ساده انگاری، به کل مغفول مانده اند؛ به عبارتی بهتر، درصد چشمگیری از طلاق ها به معیارهایی بر می گردد که زوجین قبل از ازدواج مد نظر داشته اند اما با پا گذاشتن به عرصه زندگی مشترک، دریافته اند که مسائلی بس موثرتر و مهمتر از آن پیش فرضهای اولیه شان هم وجود دارد.اینجاست که کارشناسان بر اساس آن به آموزش های قبل از ازدواج تاکید دارند. این موضوع نیاز به یک باور عمومی و فرهنگ سازی داشته که بخشی از آن باید در خانواده ها به صورت جدی به آن پرداخته شود و بخش فراگیرتر آن باید از طریق رسانه های عمومی و با همت دولت و کارشناسان امر به آن پرداخته شود تا شاید از این طریق بتوان جوانان را قبل از ازدواج به یک شناخت درست از فلسفه این واقعه رساند و امید بست که در سایه آن، شاهد کمتر شدن مراجعات گسترده بعدی به دادگاه های خانواده باشیم.شاید درک این نکته ساده که محکم کردن ادله یک ازدواج مانع از تبدیل آن به طلاق خواهد شد، کلیدی باشد که در جامعه امروزمان گم شده، وگرنه نه برای رونق ازدواج به دنبال خلق شیوه های جدید و یا استفاده از سایت های همسریابی می رفتیم و نه برای کاهش اثرات جانبی ناشی از شکست ازدواج (بخوانید طلاق!) به نعل وارونه زدن و راهکارهایی مانند قانونی کردن چند همسری می رسیدیم!                                        
♥ جمعه 92/5/11 ♥ 11:44 صبح بـ ه قـلمـ omid ♥
نظر
مشیری در سال 1989 مشیری در حال گرفتن حقوق ماهیانه با ثروتمندترین مرد روسیه “علیشیر عثمانوف”اشنا شد و بعد از دو سال کار با او به عنوان حسابدار وی نیز میلیاردر شد. مشیری با داشتن 5 درصد از شرکت معدن سنگ عثمانوف و 15 درصد تیم ارسنال دارای ثروتی به ارزش 1?1 میلیارد دلار است. به گفته عثمانوف مشیری  در کارها به او صادقانه مشاوره میدهد. و این جایزه تلاشهای اوست.
♥ جمعه 92/5/11 ♥ 11:30 صبح بـ ه قـلمـ omid ♥
نظر
<   <<   6   7   8      


طراح : صـ♥ـدفــ